مثل هر دفعه هواپیمای مسافربری عادی بود، باز هم خارج از پروتکل سران قوا! - انجمن آقای شرفی

به گزارش انجمن آقای شرفی، بازدید از فولاد بروجن و کارخانه ورق خودرو بروجن محل بعدی بود، از نکات جذاب سفر با دکتر قالیباف تیز بینی و نکته بینی های خارج از اصول مرسوم مسئولین است.

به گزارش گروه رسانه های انجمن آقای شرفی، سید محمود رضوی طی یادداشتی نوشت :ساعت یک صبح خوابیده بودم، ساعت 4:15 آلارم موبایل شروع کرد به زنگ زدن با کلی کوشش 4:30 از جا پاشدم، باید 5:15 فرودگاه میرسیدم، اما اسنپ پیدا نمیشد و 5:40 رسیدم! قرار بود به محض اذان نماز خوانده و سوار پرواز شویم!بعضی از مسافران نماز را پای پرواز خواندند، 6:10 صبح درب پرواز بسته شد!مثل هر دفعه هواپیمای مسافربری عادی بود، باز هم خارج از پروتکل سران قوا !ساعت 7:10 صبح پرواز در فرودگاه شهرکرد نشست!در همان فرودگاه هلی کوپتر منتظر بود برای عزیمت به نقطه اول، شهرستان اردل ، ساعت 7:30 دکتر قالیباف و چند نماینده سوار هلی کوپتر به سمت شهرستان اردل شدند و فوری پرواز ایشان پرید! هلی کوپتری که محافظان، مشاوران و خبرنگار صدا و سیما آقای حسینی بای را سوار نموده بود، مشکل فنی خورد و نتوانست سر موقع بپرد!با همراهان تماس گرفتیم که محافظین و صدا و سیما جا مانده اند، فعلا پرنده دچار مشکل است و معلوم نیست تکلیف چیست!

به دکتر منتقل کردند، گفتند حتما خیریتی در کار است!آقای رئیس منتظر کسی نشدند!نظارت میدانی را از همان لحظه اول شروع کردند!این طرف ما را 3بار سوار پرواز و پیاده کردند آخر حدود ساعت 9:15 بعد از اینکه کامل در سرمای منفی 12 درجه منجمد شدیم، پرنده پرید! اما رفتیم سراغ نقطه دوم، در راستا چشمتان روز بد نبیند! در ارتفاعات حالی داشتیم با پرنده که نگو! چند بار بالا و پائین شدیم اما بالاخره حدود 10:30 در لردگان نشستیم!

محل فرود ما جائی بود علنی که اگر احیانا جلب توجه کرد تجمع ایجاد نشود ولی محل فرود رئیس مجلس در یک استادیوم بود و اطراف آن بسته، به آنجا که رسیدیم جمعیتی اطراف استادیوم جمع شده بودند، اول خیلی همه چیز عادی بود و درهای ورود بسته، به محض نشستن هلی کوپتر رئیس مجلس درها نتوانست مانع حضور مردم منتظر باشد و جمعیت به داخل استادیوم آمدند و آن صحنه استقبال پیش بینی نشده اما دیده شده در رسانه ها خلق شد!

بلافاصله بعد از صحبت چهره به چهره با مردم به سراغ جاده لردگان و ایذه رفتیم، جمعیت تا چند کیلومتر دنبال ماشین رئیس مجلس می آمد، نماز و ناهار را جمعا 30دقیقه قرار دادند و بلافاصله هوائی راهی شهرستان بروجن شدیم، ارتفاع بیش از اندازه هلی کوپتر حال همه را خراب نموده بود تیم پروازی تذکر دادند بدون ماسک نفس بکشید احتمال بیهوشی وجود دارد، 10 دقیقه نگذشته بود یکی از اعضا گروه بیهوش شد! در آن ارتفاع تجربه عجیبی بود! حال همه بد یک نفر از عزیزان هم شرایط بدی داشت، به علت کوه های مرتفع امکان کم کردن ارتفاع هم نبود، به محض کم شدن ارتفاع آن عزیز به هوش آمد! دقایق سخت و پر استرسی را سپری کردیم!

بازدید از فولاد بروجن و کارخانه ورق خودرو بروجن محل بعدی بود، از نکات جذاب سفر با دکتر قالیباف تیز بینی و نکته بینی های خارج از اصول مرسوم مسئولین است.

وقتی همه حرکت کردند و مسئولین فولاد هم در همان محل بدرقه بودند خودرو را وسط راه نگاه داشتند و به سراغ چند کارگر فولاد که میانه راه ایستاده بودند، رفتند تا علاوه بر شنیدن گزارش از مسئولین گزارش غیر رسمی را از آنها هم شنیده باشند، گاهی تفاوت گزارشات از همین جاها در می آید!

راستا بعدی شهرستان بن بود، ساعت 16:30 آنجا رسیدیم، حداکثر زمان برای بازگشت به سمت شهرکرد 45 دقیقه بود، باید به سرعت به سمت پروژه آب شهرستان حرکت میکردیم، اما مردم آمده بودند و منتظر بودند، دکتر قالیباف به سمت مردم رفتند با بعضی صحبت و با باقی از دور احترام، اما برای رفتن به سمت پروژه دیگر مینی بوس پاسخگو نبود باید با وسیله پر سرعت تر میرفتیم و باز میگشتیم! وانت های دو کابین وسیله نقلیه گروه شد و عقب آنها نصیب ما!

از سرما استخوان های ما ترکید! اما کار مردم است همه این حواشی!یکی از مسئولین شهرستانی به سراغم آمد و از شأنیت مشاورین صحبت کرد! و گفت زشت است عقب ماشین نشستید! ناچار بودم جواب بدهم، هر چند تلخ، گفتم زشت کار مردم است که زمین مانده، 42 سال بعد از انقلاب در 5کیلومتری آب، مردم آب آشامیدنی ندارند!

همین شأن و شئونات من درآوردی کار مردم را زمین گذاشته!ساعت17:10 به محل پرواز بازگشتیم و حرکت به سمت شهرکرد!عزیزی که برای بار اول همراه ما بود گفت خب خسته نباشیم، برویم برای استراحت!گفتم کور خوندی!

ساعت 18:30 به محل اسکان رسیدیم، فقط وقت کردیم تجدید وضو نموده و نماز بخوانیم و لباس های خاکی را تعویض کنیم!

ساعت 19 جلسه ریاست مجلس با فعالان جهادی و فرهنگی استان شروع شد، بلافاصله از ساعت 21 جلسه جمع بندی روز و گزارشات روسای کمیسیون ها را شروع کردند، ساعت 23 تازه فرصت به شام رسید، خیلی از موضوعات سر شام بحث شد، شام و برنامه ریزی فردا و تحلیل جزئیات اتفاقات 4شنبه تا نزدیک نیمه شب زمان برد، ما از ساعت صفر به سمت استراحت رفتیم اما آقای رئیس تازه یکی از دستارین خود را برای چک چند موضوع صدا زدند!برای خواب رفتم، فکر کنم خوابیدنم به دقیقه نکشید اما ذهنم درگیر چگونگی برنامه فردا بود!برنامه ای که اولینش همزمان با نماز صبح بود!

بازگشت به صفحه رسانه ها