زندگی کنید، عشق بورزید و قهوه استارباکس بنوشید

به گزارش انجمن آقای شرفی، در سال 1971 در امتداد خیابان های سنگفرش شده منتهی به بازار تاریخی پیک پلیس سیاتل در آمریکا، یک فروشگاه قهوه توجه عابران را به خود جلب کرد. قهوه فروشی کوچکی که چند سال بعد از تولدش، به یکی از شناخته شده ترین و پیروز ترین برندهای قهوه و کافه های زنجیره ای در سراسر جهان تبدیل شد. داستان استارباکس با اولین فروشگاه فروش قهوه رست شده آغاز شد. تا این که 10 سال بعد، پای یک جوان نیویورکی به نام هوارد شولتز (Howard Schultz) به استارباکس باز شد. او با پیوستنش به این شرکت، آن را در راستا رشد قرار داد. شولتز در سفری که به میلان ایتالیا داشت مجذوب کافه های ایتالیایی شد و با الهام گرفتن از هنر و فرهنگ قهوه ایتالیایی به سیاتل بازگشت و به این ترتیب پیش بند قهوه ای رنگ را که نمادی برای فروش قهوه و دانه های آن در استارباکس بود را به پیش بند سبز برای فروش انواع قهوه تغییر داد و فصل بعدی حیات و فعالیت استارباکس را به کافه های زنجیره ای در سراسر جهان پیوند زد.

زندگی کنید، عشق بورزید و قهوه استارباکس بنوشید

استارباکس خیلی زود به شیکاگو و ونکوور، کانادا و سپس به کالیفرنیا، واشنگتن دی سی و نیویورک راه یافت و با افتتاح اولین فروشگاه خود در ژاپن از اقیانوس آرام هم عبور کرد. پس از آن به اروپا وارد شد و سال 1999 در چین اولین فروشگاهش را راه انداخت و اکنون استارباکس با شعار یک نفر، یک فنجان و یک محله در یک زمان (One person, One cup, and One neighborhood at a time) در ده ها هزار محله در سراسر جهان میزبان علاقه مندان به قهوه است.

زمانی که اولین فروشگاه استارباکس افتتاح شد، بیشتر قهوه نوش های آمریکایی قهوه مقرون به صرفه قیمتی را که خودشان در خانه دم نموده بودند با خود بیرون می بردند و می نوشیدند. اکنون استارباکس یک برندِ ریش سفید و متبحر چند ملیتی است که نوشیدنی هایی بر پایه دانه های قهوه را به همراه مواد غذایی و نوشیدنی های دیگر در کافه ها و فروشگاه های زنجیره ای خود عرضه می نماید.

آغاز استارباکس و فروش دانه های قهوه رست شده

مدیران استارباکس کارشان را با فروش دانه های قهوه رست شده شرکت پیتز (Peets) که یک شرکت تهیه قهوه پیروز آن موقع بود، در کالیفرنیا آغاز کردند. اما بعدها و بعد از یک دهه این شرکت قهوه رست شده ای را عرضه کرد که خودش آن ها را رست می کرد.

استارباکس هم چنان در راستا پیروزیت پیش رفت تا این که اولین فروشگاه استارباکس برای فروش قهوه دم شده هم در سال 1982 افتتاح شد بعدها با اضافه شدن ستاره اصلی استارباکس یعنی هوارد شولتز به این مجموعه و اصرار او، اولین کافه استارباکس هم افتتاح شد.

سه بنیانگذار استارباکس؛ جری بالدوین، گوردون بوکر و زیو سیگل

سه بنیانگذار اصلی استارباکس

رویکرد مجذوب نماینده و کیفیت محور سه بنیانگذار استارباکس یعنی جری بالدوین (Jerry Baldwin)، گوردون بوکر (Gordon Bowker) و زیو سیگل (Zev Siegl)، به تغییر درک و تصور عمومی از آنچه یک فنجان قهوه می تواند باشد، یاری کرد و زمینه را برای توسعه شرکت استارباکس فراهم کرد. هنگامی که این سه نفر در 30 مارس 1971 استارباکس را در یک فروشگاه اجاره ای نزدیک بازار پیک پلیس سیاتل افتتاح کردند، تجربه تجاری کمی داشتند و تقریبا پول کافی هم نداشتند اما مطمئن بودند که به محض آن که اهالی سیاتل طعم یک فنجان قهوه عالی زیر دهانشان برود و بفهمند قهوه خوب چه مزه و عطری دارد، درگیر آن می شوند.

شگفت انگیزترین نکته که در آنالیز فرایند تشکیل استارباکس به آن برمی خورید این است که در آغاز به کار این برند، انگار همه چیز دست به دست هم داده و زمین و زمان بهم گره خورده بود تا این برند متولد گردد.، مثلا چگونگی آشنایی سه بنیانگذار استارباکس خودش یک داستان شگفت انگیز و معجزه گونه است. سیگل و بوکر هر دو ساکن سیاتل بودند و بالدوین در منطقه خلیج سانفرانسیسکو بزرگ شده بود. آن ها در شرایطی کاملا متفاوت از هم بزرگ شده بودند و تفاوت در شخصیت و مجموعه مهارت های آن ها باعث شده بود که شراکتشان در استارباکس خوب پیش برود.

آرزوهای خلاقانه؛ سرآغاز استارباکس

دانشگاه سانسفراسیکو همان جایی بود که جری و گوردون برای اولین بار در حالی که در صف خوابگاه برای سال دوم دانشگاه شان بودند، به طور اتفاقی با هم آشنا شدند و وقتی شنیدند خوابگاه ها پر شده، به یک دیگر نگاه کردند و از هم پرسیدند: چطوره که بریم یه واحد آپارتمان پیدا کنیم؟ و این گونه بود که دوستی شان شکل گرفت.

زیو، دیگر موسس استارباکس، هم طی یک اتفاق تصادفی عجیب دیگر بعدها وارد این سلسله دوستی شد. سال 1962 زیو که می خواست از سیاتل به نیویورک برود، روی تابلوی اعلانات نمایشگاه جهانی قرن بیست ویکم سیاتل آگهی برای پیدا کردن مسافر و همراه نصب کرد. از قضا بوکر که برای گذران تابستان در همان زمان در سیاتل بود، همراه زیو شد و به این ترتیب تخم آشنایی اولیه آن ها در همان سفر کاشته شد. این دوستی با خروج بالدوین از ارتش جان گرفت اما این بار در سیاتل. بالدوین برای بازدید به سیاتل آمده بود که تصمیم گرفت همان جا بماند. او در شرکت بوئینگ کار پیدا کرد. زیو سیگل در مدرسه تدریس کرد و بوکر هم به عنوان نویسنده و ویراستار در مجله اصلی سیاتل مشغول شد. اما همه آن ها آرزوهای خلاقانه ای داشتند و به این ترتیب بارها با هم شراکت های مختلف را تجربه کردند تا این که در راستا فروش قهوه قرار گرفتند و استارباکس به جهان آمد.

چرا یک شرکت قهوه راه نیندازیم؟

یک روز وقت ناهار و نوشیدن یک فنجان قهوه ایده ای به فکر بوکر متبادر شد. او در آن دورهمی نهار به دوستانش گفت چرا یک شرکت قهوه در سیاتل راه اندازی نکنیم؟ بالدوین و سیگل هم سریع ایده را چسبیدند و داستان استارباکس آغاز شد.

سیگل محقق گروه شد و از آن جایی که آن روزها خبری از اینترنت نبود، او مدام در کتابخانه های عمومی و در دفترچه تلفن و روزنامه ها دنبال شرکت های خوب فراوری قهوه بود تا این که با یک شرکت قهوه معروف در برکلی، به نام Peets آشنا شد و با آلفرد پیت (Alfred Peet) مدیر این شرکت تماس گرفت و قرار دیدار گذاشت. این دو مرد در جلسه دیدار محو توانمندی های هم دیگر شدند و در نهایت هوش تجاری پیت، سیگل را مقهور خود کرد و این سرآغاز همکاری آن ها شد.

اواخر 1970 بعد از جلسه آشنایی سیگل و پیت، بالدوین و بوکر هر کدام برای مدت کوتاهی به عنوان شاگرد و برای کسب تجربه در این شرکت کار کردند و بعدها اولین فروشگاه استارباکس را اجاره کردند. برای تامین هزینه این فروشگاه هر کدام از شرکا 1500 دلار پرداخت کردند و یک وام بانکی به مبلغ پنج هزار دلار هم گرفتند.

استارباکس به دنیا آمد

در این زمان مجله سیاتل که بوکر در آن مشغول به کار بود هم بسته شد و او با طراح آنجا یعنی تری هکلر برای تشکیل شرکت تبلیغاتی Heckler Bowker همکاریش را آغاز کرد. همان طور که بوکر، بالدوین و سیگل در کوشش برای یافتن نامی برای کسب وکار قهوه خود بودند، هکلر به عنوان یک مشاور به آن ها پیشنهاد کرد که نام هایی که با حروف ST آغاز می شوند را برای برندشان انتخاب نمایند. جالب این جاست که خود بوکر یک روز، در حالی که به یک نقشه استخراج قدیمی که در دفتر شرکتش آویزان شده بود نگاه می کرد، متوجه شهری به نام استاربو شد و فورا آن را به شخصیت موبی دیک وصل کرد و گفت نام فروشگاه قهوه باید استارباک باشد و همان لحظه به استارباکس تبدیلش کرد.

در ادبیات یونانی، این پری که بهانه طراحی لوگو استارباکس شد، نماد وسوسه است.

قصه پری دریایی

تری هکلر (Terry Heckler)، طراح لوگوی استارباکس برای انتخاب دقیق تر لوگوی این شرکت، کتاب های قدیمی دریایی را هم جستجو کرد تا این که با تصویری از یک پری دریایی به نام سیرن که ظاهری مجذوب نماینده داشت، روبرو شد.

در ادبیات یونانی، این پری نماد وسوسه است. البته می توان این انتخاب را منطقی تلقی کرد چون واقعا چه کسی است که بتواند در مقابل لاته ها و قهوه های متنوع استارباکس مقاومت کند؟ استارباکس یک آهنربای قهوه برای هر عاشق قهوه است.

البته چیزی کمتر از 10 سال پس از افتتاحیه، شرکت مجبور شد لوگو را به علت تحریک آمیز بودن تغییر دهد و این تغییر دو بار دیگر هم در سال های 1992 و 2011 ادامه داشت.

همه چیز ساده آغاز شد

بعد از این که موسسان گرفتن وسایل ساخت وساز، رنگ آمیزی و گرفتن مجوز را به خاتمه رساندند، در صبح روز 30 مارس استارباکس باز شد. در ابتدا سیگل تنها کارمند حقوق بگیر این فروشگاه بود چون بالدوین و بوکر کارهای سابق خود را حفظ نموده بودند، اما هر سه شنبه در فروشگاه کار می کردند.

هر یک از شرکا نقش معینی در مدیریت شرکت داشتند. بوکر دوست داشت از خود به عنوان یک شخص قدرتمند در پس زمینه یاد کند و بنابراین به کارهای تبلیغات مشغول شد. بالدوین که یک دوره حسابداری در کالج گذرانده بود، تبدیل به مرد پول پیشه و بانی کارهای مالی استارباکس شد و از آن جایی که کام خوبی هم برای تست قهوه داشت مسئول چشیدن و خریدن قهوه ها هم بود. سیگل هم که چای را دوست داشت مسئولیت خرید و فروش چای را به عهده گرفت.

استارباکس در سال های اول فعالیتش هیچ شباهتی به اسپرسو بارهای سرو غذا و نوشیدنی هایی که اکنون دارد، نداشت. این فروشگاه دانه های قهوه، چای و ادویه جات را در کنار قهوه سازها، آسیاب ها و قوری های قهوه به صورت عمده می فروخت و فقط برای نمونه به خریدار، قهوه دم شده می داد.

داستان استارباکس و حضورش رفته رفته دهان به دهان در شهر پیچید. بوکر که در روزنامه نگاری و تبلیغات پیشینه کاری پیروزی داشت، توانست خیلی خوب توجه انجمن آقای شرفی را به خود جلب کند. او در اولین اقدامش یک بسته قهوه معطر اغوانماینده برای دان دانکن (Don Duncan)، ستون نویس سیاتل تایمز فرستاد، این خبرنگار بعد از دریافت نمونه به فروشگاه استارباکس رفت و با امتحان قهوه های مختلف داستانی پرشور و هیجان از تجربه اش از این فروشگاه قهوه نوشت.

استارباکس در 9 ماه اول فعالیتش 46832 دلار فروش داشت. هر چند پس از کسر هزینه ها چیز زیادی از این عایدی باقی نماند؛ با این حال، یک سال بعد، شرکا در پی افتتاح دومین فروشگاهشان رفتند و یک مکان عالی در مرکز خریدی نزدیک QFC پیدا کردند اما مجبور شدند برای راه اندازی فروشگاه نو از دوستانشان پول قرض بگیرند.

استارباکس با 32938 شعبه خرده فروشی، تا امروز بزرگ ترین کافی شاپ در جهان است.

آموزش رست کردن قهوه و بدبیاری پشت بدبیاری

همین جای داستان بود که آلفرد پیت که قهوه استارباکس را تامین می کرد به شرکای استارباکس خبر داد که دیگر نمی تواند به آن ها قهوه بفروشد و باید خودشان آغاز به رست کردن دانه های قهوه نمایند. او در این راستا به آن ها یاری کرد تا بتوانند یک ماشین دست دوم رست خوب قهوه پیدا نمایند و به بالدوین آموزش داد که چگونه قهوه رست شده ای که استارباکس به آن معروف شده بود را درست کند. استارباکس در این مرحله یک انبار در نزدیکی خاتمهه ماهیگیران اجاره کرد تا به عنوان محل برشته کردن قهوه از آن استفاده کند.

با توسعه تجارت استارباکس، مالکان متوجه شدند که دیگر نمی توانند دست تنها کار نمایند و به این ترتیب در سال 1972 ژان ماخ (Jean Mach) به عنوان اولین کارمند فروشگاه استخدام شد و بعدها به مدیر فروشگاه و بعد به مدیر فروش عمده که مسئول توسعه کسب وکار کافه های استارباکس بود، ارتقا درجه داشت.

استارباکس همین طور پیروز پیش می رفت که در سال 1975 یخ زدگی فوق العاده محصول قهوه برزیل همه چیز را تغییر داد. قیمت قهوه ناگهان افزایش یافت و با افزایش قیمت ها، فروش هم کاهش یافت. این جا بود که این شرکت از ارائه نمونه رایگان قهوه دم نموده منصرف شد. این رویدادهای بد با اعلام نظر جراحان عمومی مبنی بر این که نوشیدن قهوه ممکن است خطر ابتلا به سرطان را افزایش دهد بدتر هم شد.

بعد، خبر بدتری آمد و آن این بود که ساختمانی که فروشگاه اصلی آن ها را در خود جای داده بود، قرار بود تخریب گردد. بله! فروشگاه پرچم دار این شرکت باید جابه جا می شد. بنابراین آن ها مجبور شدند فروشگاه دیگری در همان خیابان پیدا نمایند؛ این فروشگاه هنوز هم کار می نماید.

با افزایش شدید قیمت قهوه و کاهش 25 درصدی خرده فروشی، استارباکس مجبور شد برای ادامه کار از یک بانک وام بگیرد. اما در عین حال مدیرانش همواره سعی کردند در تمام این دوران سختی خوش بین باشند.

استارباکس دوباره به اوج رسید

بالاخره باز هم هزینه خرید دانه های قهوه کاهش یافت و استارباکس انتها توانست قیمت های خرده فروشی خود را کاهش دهد. با پیش بینی افزایش تقاضا هم، بالدوین به آلمان سفر کرد تا یک دستگاه روستر بزرگ تر بخرد.

کسب وکار استارباکس هم چنان رو به رشد بود و در سال 1978 کارخانه و فروشگاه رست قهوه خود را به یک مرکز شش هزار فوت مربعی منتقل کرد. در طول آن دوره، سیگل ایده هایی را برای توسعه و تنوع بخشیدن به کسب وکار ارائه کرد. استارباکس یک شرکت تابعه دیگر به نام Pike Place Teas را هم راه اندازی کرد و آسیاب های قهوه به آمریکا آورد و یک برند فروشگاهی دیگر هم به نام Blue Anchor را توسعه داد.

در همین دوره بود که شرکت برای انطباق با سرمایه گذاری های نو، دوباره وظایف افراد را تغییر داد و سیگل به نظارت کارخانه رست قهوه مشغول شد. رینولدز مسئول خرید قهوه، رست کردن آن و مدیر کارخانه شد. ماخ به سمت معاونت فروش ارتقا درجه یافت و بالدوین هم تمرکز خود را روی برنامه ریزی و مدیریت مالی محدود کرد.

اما با گذشت زمان معین شد که شرکت های تابعه توجیه مالی ندارند و به ترتیب بسته شدند. در همین زمان بود که سیگل در سال 1980 سهام خود را از استارباکس واگذار کرد و از بخت بدش خروج او با اوج گیری مجدد استارباکس همراه شد. طوری که در طی سال مالی 1980-1981 فروشش به 4.4 میلیون دلار افزایش یافت که این مقدار معادل 49 درصد افزایش نسبت به سال قبل بود.

بیش از نیمی از فروشگاه های استارباکس در آمریکا فعالیت می نمایند.

آغاز به کار اولین کافه استارباکس

می 1982، استارباکس پنجمین فروشگاه خود را هم افتتاح کرد. این پنجمین فروشگاه، اولین کافه استارباکس شد. در همین زمان جیم رینولدز (Jim Reynolds) به عنوان معاون نو مدیرعامل معین شد. بوکر مدیرعامل شد و بالدوین هم برند خواربارفروشی Blue Anchor را به خاطر کم بودن حاشیه سود فروشگاه های مواد غذایی فروخت. سپتامبر همان سال بود که داستان استارباکس با نام هوارد شولتز گره خورد، گره ای که ابدی شد. هوارد شولتز در ابتدا به عنوان مدیر بازاریابی، استخدام شد.

داستان ورود شولتز به استارباکس هم داستان جالبی است. او وقتی برای اولین بار به استارباکس سیاتل آمد و از فروشگاه Pike Place Market و کارخانه رست قهوه بازدید کرد با خود گفت من باید بخشی از این بازی باشم، بنابراین تصمیمش را گرفت که هر طور شده نظر صاحبان را به خود جذب کند.

این جا بود که شولتز برترین کت و شلوارش را پوشید و به مهمانی آشنایی بیشتر با بالدوین و بوکر رفت و پیشنهادات و نظرات خود را به آن ها گفت. رهبران استارباکس بعد از شنیدن صحبت های شولتز با هم در خصوص استخدام یا عدم استخدامش بحث کردند و در نهایت با توجه به ملاحظاتی تصمیم گرفتند او را استخدام ننمایند. شولتز که شوکه و ویران شده بود، نمی خواست این پاسخ را بپذیرد. شولتز تلفنی به جری بالدوین گفت: جری، تو داری اشتباه وحشتناکی می کنی.، بالدوین هم پس از شنیدن حرف های شولتز مجدد نزد شرکایش برگشت و مجدد بحث کردند و در نهایت تصمیم گرفتند او را استخدام نمایند.

شولتز در حالی وارد استارباکس شد که بسیار قاطع بود و همین شخصیت او، او را از دیگر همکارانش متفاوت و برجسته کرد. حتی حضور پرقدرتش در شرکت، انگیزه همه افراد را بالا برد.

نتایج عملیاتی مثبت و پایدار این شرکت باعث شده، استارباکس در بین 500 شرکت برتر سهامی عام جهان در رتبه بندی فوربس قرار گیرد.

کافه بار استارباکس به دنیا آمد

در سال 1983 استارباکس شولتز را به یک نمایشگاه تجاری در ایتالیا فرستاد، جایی که او اولین لاته عمرش را خورد. او با نگرانی در خصوص این که آیا آمریکا پتانسیل کافی برای ایجاد بارهای اسپرسو را دارد به سیاتل برگشت اما دست از آنالیز برنداشت و در نهایت به این نتیجه رسید که کافه بار، آینده استارباکس است.

در نهایت در می 1984 ششمین فروشگاه استارباکس که اولین کافه استارباکس هم بود در مرکز شهر سیاتل به اصرار شولتز فعالیتش را آغاز کرد.

تغییرات مداوم و نوآوری، بخشی از DNA استارباکس

تغییرات و نوآوری ها بخشی از DNA استارباکس شد و به این ترتیب هر روز در نقاط مختلفی از جهان استارباکس نوی متولد می شد. تا این که در ژانویه 1986، شولتز از این شرکت کناره گیری کرد تا کسب وکار خودش را به نام شرکت قهوه ایل جیورنالی (Il Giornale) راه اندازی کند که قهوه دم نموده و نوشیدنی های اسپرسو ساخته شده از دانه های استارباکس را ارائه می داد. در همین زمان بوکر که یکی از موسسان اصلی بود به خاطر مشغله زیادی که به واسطه شرکت های مختلفش برایش ایجاد شده بود سهامش را فروخت.

در همین دوره یعنی سال 1987 بود که استارباکس باز با مسائل نو روبرو شد و به این ترتیب بالدوین با تمام کوششش نتوانست کاری پیش ببرد و به این ترتیب با دیگر شرکا تصمیم گرفتند که استارباکس را بفروشند. شولتز که همواره رویای داشتن استارباکس را در سر داشت با وجود مسائل زیادی که در تامین پول برای خریدش داشت پیروز شد به همراه گروهی از سرمایه گذاران این شرکت را بخرد.

بعدها دو رهبر نو به شولتز ملحق شدند که به تبدیل استارباکس از کافی شاپ های زنجیره ای کوچک به یک برند بین المللی یاری شایانی کردند.

استارباکس دو نوع فروشگاه دارد؛ فروشگاه های شرکتی و فروشگاه های دارای مجوز. 51 درصد فروشگاه های حال حاضر استارباکس تحت اداره شرکت هستند و 49 درصد دیگر دارای مجوز هستند.

فعالیت های شولتز در استارباکس تا آنجا پیش رفت که به عنوان یک رهبر مترقی معروفیت پیدا کرد.

سفر یک عمر مدیریت شولتز بر استارباکس

شولتز بلافاصله بعد از خرید استارباکس، هیچ زمانی را برای توسعه آن از دست نداد و به این ترتیب با ورود دوباره او استارباکس به صورت تصاعدی و ابتدا در سراسر آمریکا و سپس در سراسر جهان رشد کرد. طوری که در سال 1990 مجموعا 30 فروشگاه نو به شعب زنجیره ای استارباکس اضافه شد و این تعداد در سال 1992 به 53 فروشگاه رسید.

شولتز در سال 1993 به خاطر داشتن 100 هزار مشتری روزانه شان جشن بزرگی گرفت و در سال 1996 هم اولین فروشگاه خود را در خارج از آمریکای شمالی در توکیو ژاپن افتتاح کرد. اولین فروشگاه این شرکت در چین هم در 11 ژانویه 1999 به عنوان دهمین بازار خارج از ایالات متحده در پکن افتتاح شد. فراز و نشیب های بعدی تسلط استارباکس بر صنعت قهوه جهان در داستان های خبری، مقالات مجلات و تعدادی کتاب از جمله دو کتاب به وسیله شولتز ثبت شده است.

از آن جایی که رویکرد و ارزش برند استارباکس به تجربه مشتری است و تجربه مشتری هم با کار کارمندان استارباکس رقم می خورد، در سال 2007 شولتز با هدف احیا روح و فرهنگ شرکت در یک عمل عجیب، یک روز همه شعب را تعطیل کرد و همه مدیران ارشد شرکت را در یک شهر جمع کرد تا مجدد فرهنگ استارباکس را بازبینی و یادآوری کند. او آن جا یک سخنرانی 34 میلیونی برای 11 هزار پرسنل شرکت کرد و به آنها یادآور شد که با توجه به بحران مالی موجود که به آمریکا سایه افکنده هفت ماه تا ورشکستگی کامل فاصله دارند، بنابراین اگر می خواهند به همین منوال ادامه بدهند از کار بیکار خواهند شد. اینجا بود که این صداقت در بیان باعث شد کارمندان استارباکس خود را در رشد این شرکت موثر ببیند و درک نمایند که هر کدامشان شخصا در قبال شرکت، رسالت و هدف آن مسئول هستند و به این ترتیب تمام کوشششان را بنمایند که این شرکت را نجات دهند.

همه چیز خوب پیش می رفت که در اواخر سال 2016 شولتز خاطرنشان کرد که از سمت مدیرعاملی کناره گیری می نماید تا روی کسب وکار رده بالای Roastery استارباکس تمرکز کند. در نوامبر آن سال، این شرکت دارای 25085 فروشگاه در 75 کشور با حدود 300 هزار کارمند بود. انتها داستان شولتز در 25 ژوئن 2018 خاتمه یافت و اکنون تعداد شعب استارباکس بیش از 32 هزار فروشگاه در 80 کشور جهان است.

شولتز؛ سر جهازی استارباکس

شولتز اما انگار سرجهازی استارباکس است چون در زمان نگارش این مقاله قرار شده بعد از استعفای کوین جانسون (Kevin Johnson) به عنوان جانشین موقت تا زمانی که مدیرعامل بعدی از سوی هیئت مدیره انتخاب گردد، باز هم به این شرکت بازگردد.

استارباکس برای اولین بار در سال 1996 از ایالات متحده فراتر رفت و اکنون، طبق طبقه بندی های صورت گرفته، بازار استارباکس به سه بازار اصلی یعنی بازار آمریکا که شامل کانادا، آمریکای لاتین و ایالات متحده است، بازار CAP که شامل چین و آسیا و اقیانوسیه می گردد و EMEA که شامل خاورمیانه و آفریقا می گردد تقسیم بندی شده است.

جالب است بدانید که تنها در سه ماهه اول سال 2021، استارباکس 278 فروشگاه نو راه اندازی نموده است. رشد این شرکت با گردش مالی کم فروشگاه هایش تقویت می گردد و این در حالی است که در طول تاریخ این شرکت فقط 443 فروشگاه استارباکس بسته شده اند که 240 فروشگاه در سال 2009 یعنی سال بحران مالی جهانی بسته شدند. 42 فروشگاه در سال 2010 و 161 فروشگاه هم در سال 2011 تعطیل شدند.

منبع: کتاب کاله

به "زندگی کنید، عشق بورزید و قهوه استارباکس بنوشید" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "زندگی کنید، عشق بورزید و قهوه استارباکس بنوشید"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید